دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۴

عقده کیر یا عقده کس؟!



خیلی از تئوریسین ها یه مرض بدی که دارن اینه که بعد از یه مدتی به نظریه پردازی معتاد میشن و دوست دارن دمب ساعت تئوری های جدید صادر کنن. بدیش هم اینه که اصرار دارن نظرات شخصی شون رو به عنوان نظریات علمی به دیگران بقبولونن.

یک نمونه ش تئوری "رشک قضیب" فروید است، که به زبان ساده میشه "عقده کیر" در زنان. طبق این تئوری زنان از سنین پایین، چون کیر ندارند، خود را به عنوان موجوداتی ناقص می بییند و این باعث شکل گیری حس حقارت در آنان میشود.

با اجازه آقایون من یه ضدتئوری در این رابطه دارم که اینجا بیانش میکنم:

همونطور که می دونیم زن نسبت به مرد از قوای جنسی بیشتری برخورداره. یعنی اگر از نظر فیزیک بدن به قضیه نگاه کنیم، زن میتونه هر چقدر و هر وقت دلش میخواد، سکس داشته باشه. ولی این از نظر فیزیکی برای مرد امکان پذیر نیست.

با اینکه در چند هزار سال اخیر "مردانگی" و مرد بودن، ارزش محسوب میشده، ولی سمبل "مردانگی"، یعنی کیر، نسبت به سمبل "زنانگی"، یعنی کس، از قدرت کمتری برخورداره. نتیجه این میشه که مرد برای مقابله با این حس ضعف در مقابل زن هی بیشتر و بیشتر به کیرش مینازه. این کیرپرستی تا اونجا پیش میره که مرد دیگه نمیتونه خودش رو از کیرش تفکیک کنه و در نتیجه "کیربرتربینی"ش تبدیل به خودبرتربینی نسبت به جنس زن میشه.

نتیجه گیری فرویدی: خودبرتربینی مرد ناشی از احساس حقارت جنسی اوست.

(آقایون یه وقت ناراحت نشده باشن ها! این فقط یک شوخی بود. وگرنه ما مخلص همه آقایون هستیم، حتی اونهایی شون که استفاده ابزاری از خودشون میکنن!)


ماه می 2002

.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر