دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۴

مصاحبه با سایت کومه له پیرامون مسائل کردستان ایران


این مصاحبه توسط وریا محمدی به نمایندگی از سایت کومه له در ژانویه 2008 انجام گرفته بود:


1) با سلام فراوان. ممنون از اينكه دعوت ما را براي اين گفتگو قبول كرديد. لطفاً براي خوانندگان سايت و نشريه ما بيشتر خود را معرفي كنيد.

من آزاده سپهری هستم، 34 سال سن دارم و از سال 1985 در خارج از کشور زندگی میکنم. بین سالهای 1994 تا 1998 نشریه "قاصدک" را در آلمان منتشر میکردم و از آن دوران به بعد در سایتهای گوناگون مقاله مینویسم. تا کنون عضو هیچ گروه سیاسی نبوده ام و به هیچ گروه سیاسی خاص هم گرایش ندارم.


2) در مقطع انقلاب بهمن و در حالي كه ايران يكپارچه عليه رژيم شاهنشاهي به پا خواسته بود ،به طور مشخص نقش جنبش كردستان را چگونه ديديد؟

تا جایی که من میدانم، احزاب و سازمانهای کرد نیز مانند سایر نیروهای اپوزیسیون ایرانی در اواخر دوران سلطنت خواهان سرنگونی فوری آن نظام بودند، بدون آنکه به عواقب آن بیاندیشند. از نظر من این یک اشتباه بزرگ بود. نظام سلطنتی بر خلاف نظام "جمهوری اسلامی" اصلاح پذیر بود و بهتر بود که تغییرات گام به گام انجام میگرفت تا اینکه به یکباره آن نظام سرنگون شود و نظامی به مراتب بدتر و وحشی تر جایگزین آن شود. البته بسیاری از نیروهای سیاسی خطر روی کار آمدن اسلامگرایان را جدی نمیگرفتند و در آن میان بسیاری نیز حاکمیت "خودی" اسلامگرایان را به حکومتی که به اصطلاح خودشان "دست نشانده امپریالیسم" بود، ترجیح میدادند. این طرز تفکر متاسفانه همچنان در بین بسیاری از فعالین سیاسی و روشنفکران رواج دارد.


3) در حالي كه در همان مقطع فوق ايران دچار تحولي بنيادين در ساختار سياسي شد، نقش جنبش كردستان را در ايستادگي مقابل رژيم بعد از استقرار چگونه ارزيابي ميكنيد؟

نیروهای سیاسی کرد میتوانند به این افتخار کنند که مدتی کوتاه پس از استقرار نظام "جمهوری اسلامی" به مقابله با آن برخاستند. ولی متاسفانه آنان نیز مانند سایر نیروهای سیاسی ایرانی در آن مقطع درک درستی از دمکراسی و حقوق بشر نداشتند و همین در دوره ای باعث درگیریهای شدید و حتی مسلحانه بین نیروهای سیاسی کرد شد. آنان قادر به تشکیل یک جبهه فراگیر در درون خود نبودند و پراکندگی آنان به نفع رژیم "جمهوری اسلامی" بود و هست. با این وجود مقاومت نیروهای سیاسی کرد در مقابل رژیم مانع نفوذ همه جانبه رژیم در کردستان شد و امروزه کردستان تنها منطقه ای در ایران است که احزاب سیاسی قدیمی و جدید اپوزیسیون در آن پایگاه و فعالیت جدی دارند.


4) شما به عنوان يك فعال سياسي ايراني و به مثابه يك ناظر ، احزاب موجود در کردستان ایران را چگونه می بینید و آیا اثر گذاری آنها بر مبارزات سیاسی در سه دهه اخیر را مثبت ارزیابی می کنید؟

احزاب سیاسی کرد نقش عظیمی در بر ملا کردن تبعیض قومی و مقابله با آن داشته اند. مبارزات آنان برای رفع تبعیض از خلق کرد، باعث شده که موضوع ستم قومی به یکی از موضوعات کلیدی اکثر احزاب سیاسی ایرانی تبدیل شود و آنان به دنبال راه حل برای آن باشند. مبارزات نیروهای سیاسی کرد به نفع سایر گروههای قومی تحت ستم نیز بوده است، چرا که افکار عمومی را به سمت موضوع ستم قومی و راه حلهای آن در ایران سوق داده و سایر اقوام ایرانی تحت ستم را تشویق به مبارزه برای حقوق خود کرده است.


5) از آنجا كه كردستان در كنار ديگر مناطق ايران مورد سركوب رژيم قرار داشته ، اما همواره نوعي از اجحاف بر مردم كرد روا داشته شده كه بارها از سوي احزاب سياسي كرد مورد اشاره بوده است.(تداوم اعدام هاي سياسي و ...) دليل اعمال چنين فشارهاي مضاعفي را در چه ميبينيد؟

از نظر من رژیم "جمهوری اسلامی"، رژیمی نژادپرست نیست و فشار آن بر اقوام تحت ستم ایرانی مبتنی بر ایدئولوژی نژادپرستانه نیست. دلیل این فشارها به نظر من ریشه در ترس رژیم از قدرت گرفتن نیروهای سیاسی اقوام مختلف و در نهایت جدایی آنان از ایران دارد. رژیم از این میترسد که با دادن "امتیازات" به اقوام تحت ستم ایرانی، مطالبات آنان بیشتر شود تا جایی که آنان خواهان جدایی از ایران شوند. این وحشتی ست که در سایر موارد نیز همه حکومتهای دیکتاتوری با آن دست به گریبان هستند. اگر به مردم امتیاز ندهند، مردم جری تر میشوند، و اگر به آنها امتیاز دهند، آنها بیشتر میخواهند. حکومتهای دیکتاتوری همواره بر سر این دوراهی قرار گرفته اند. نه میتوانند پا پیش بگذارند و نه میتوانند پا پس بکشند. در مورد مشخص کردستان، با توجه به سابقه مبارزه مسلحانه نیروهای کرد علیه رژیم، رژیم شدیدا از قدرت گرفتن نیروهای سیاسی کرد میترسد و سعی دارد با اعمال فشارهای شدید، فضای رعب و وحشت ایجاد کند و از این طریق مانع رشد آنان شود.


6) یکی از نگرانی های در پیش رو موضوع برخورد های احتمالی میان کُرد و آذری در ایران آینده است. شما به عنوان یکی از فعالان سياسي  در این مورد چه دیدگاهی دارید و آینده را چگونه می بینید؟به اعتقاد شما براي ممانعت از بروز چنين احتمالي راهكار صحيح از نظر شما چيست؟

از نظر من احتمال درگیریهای خشونت آمیز بین اقوام ایرانی کم نیست و اگر نیروهای سیاسی از هم اکنون به فکر مقابله با آن نباشند، ایران آینده ای چون یوگسلاوی سابق و عراق کنونی خواهد داشت. درایت سیاسی، مقابله با افکار نژادپرستانه در میان اقوام مختلف، حفظ آرامش و کوشش در جهت رفع خصومت و کینه، راهکارهای لازم برای جلوگیری از درگیریهای قومی هستند. در این میان نیروهای سیاسی اقوام تحت ستم نقش ویژه ای دارند. آنها بهتر میتوانند با کینه و خصومت قومی و افکار نژادپرستانه در مناطق خود مقابله کنند و حرفشان برد بیشتری دارد، چون "خودی" محسوب میشوند. برای نمونه، حرف یک آذری در مقابله و افشای یک جریان فاشیستی آذری برد بیشتری دارد تا حرف یک فارس. متاسفانه نیروهای سیاسی خطر رشد جریانات فاشیستی و نژادپرست را جدی نمیگیرند و بسیاری از آنان فکر میکنند که تنها عوامل خارجی، مانند دخالت نظامی آمریکا در ایران، میتواند موجب بروز درگیریهای قومی در ایران بشود.


7) روابط اپوزیسیون کُرد با دیگر نهادهای اپوزیسیون را چگونه دسته بندی می کنید و لطفاً با ارائه تصوير خود از اين قضيه، بفرماييد براي توسعه چنين ارتباطاتي چه بايد كرد؟

در کل نیروهای اپوزیسیون ایرانی رابطه ای آنچنان نزدیک که لازم است، با یکدیگر ندارند. احزاب کرد نیز از این قاعده مستثنی نیستند و می بینیم که حتی در روابط بین نیروهای سیاسی کرد درگیری بر نزدیکی غلبه دارد. برای نزدیکی بیشتر نیروهای اپوزیسیون به یکدیگر، برگزاری آکسیونهای مشترک، برگزاری میز گرد با حضور نمایندگان جریانات مختلف اپوزیسیون، مصاحبه با نمایندگان سایر جریانات سیاسی در رسانه های حزبی و گفتگو بین نمایندگان احزاب بطور مرتب، لازم است. و اما برای مقابله جدی با رژیم "جمهوری اسلامی" ایجاد جبهه ای متشکل از نیروهایی که به دمکراسی و حقوق بشر اعتقاد دارند، ضروری ست. در سالهای اخیر چندین اتحاد (مانند اتحاد جمهوریخواهان) شکل گرفته اند، که ولی متاسفانه احزاب نقشی جدی در آن بازی نمیکنند و اکثر اعضای آنها را نیروهای منفرد تشکیل میدهند.


8) همانگونه كه هويداست يكي از مهمترين چالش هاي اپوزيسيون ايراني تشتت و عدم همبستگي ميان اين نيروهاست. از ديد شما سیاست درست جنبش کردستان برای عبور از بحران و دست یافتن به اتحادی فراگیر میان اپوزیسیون ایرانی به منظور استقرار دمکراسی در ایران در چه می تواند باشد؟

از نظر من نیروهای سیاسی کرد مانند سایر نیروهای سیاسی اپوزیسیون باید جهت اتحاد با یکدیگر بکوشند. این اتحاد بهتر است حول اعتقاد به دمکراسی و حقوق بشر شکل بگیرد. برای ایجاد یک اتحاد فراگیر، هر نیرویی مجبور خواهد شد از برخی مواضع خود کوتاه بیاید. به نظر من برای اینکه بتوان حداکثر نیروها را جذب این اتحاد کرد، نیروهای سیاسی کرد نباید سر موضوعاتی چون "فدرالیسم" حساسیت ویژه نشان دهند، البته به این شرط که سایر نیروها خواهان حقوق برابر برای همه شهروندان ایرانی و رفع تبعیض از اقوام تحت ستم باشند.


9) صحبت از ستم ملي در كردستان و نقاطي چون آذربايجان، سيستان و بلوچستان، تركمن صحرا ، خوزستان و ديگر مناطق مليت هاي تحت ستم ، موضوعي است كه مناقشه و جدل هاي سياسي بسياري را خصوصاً در سال هاي اخير دامن زده است. براي رفع اين مسئله به شيوه مناسب، چه راهبردي را پيشنهاد ميكنيد؟

من فکر میکنم در نظامی که بر مبنای دمکراسی و رعایت حقوق بشر شکل گرفته باشد، ستم "ملی" از بین رفته و یا بسیار تخفیف پیدا خواهد کرد و اقوام گوناگون قادر خواهند بود با توسل به شیوه های دمکراتیک به خواسته های خود برسند.


10) ساختارهاي گوناگوني براي سيستم سياسي آينده ايران، پس از جمهوري اسلامي پيشنهاد شده است. از ديد شما كدامين سبك و روش اداره سياسي جامعه خواهد توانست به همبستگي بيشتر ايرانيان كمك كند؟ در اين ميان چه نقشي براي نيروهاي سياسي كرد قائليد؟

از نظر من مهمترین جنبه ای که نظام سیاسی آینده باید دارا باشد، پایبندی به دمکراسی و رعایت حقوق بشر است. اگر نظام سیاسی آینده واقعا پایبند به این دو اصل باشد، آنگاه اقوام تحت ستم نیز خواهند توانست در چهارچوب آن نظام به خواسته های خود برسند. نیروهای سیاسی کرد نقش مهمی را در این روند بر عهده دارند. آنها میتوانند به درگیریهای قومی دامن بزنند و یا مانع بروز و تشدید آن شوند. آینده را به سختی میتوان پیش بینی کرد. ولی به هر صورت من امیدوارم که حتی اگر در نظام آینده مسئله جدایی خلقی از ایران به میان آمد، مردم ما قادر باشند آن را به شیوه متمدنانه حل کنند، مانند آنچه در چکسلواکی سابق رخ داد که چکها و اسلواکها بدون درگیری و با احترام به رای مردم از یکدیگر جدا شدند و دو کشور مستقل را تشکیل دادند.


11) با توجه به اهميت بحث، اگر نكته اي  حول موضوعات مطروحه از قلم افتاده و جاي طرح دارد، خوشحال خواهيم شد كه از طرف شما مورد اشاره قرار گيرد.

در حال حاضر نکته دیگری به فکر من نمیرسد. از شما متشکرم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید.

 .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر