دوشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۴

جنگ تمدنها یا جنگ بربریت و عقلانیت؟



ساعتی پیش از طریق ایمیل، ویدئویی از مصاحبه خانم وفا سلطان (روانشناس عرب – آمریکایی) با تلویزیون الجزیره را دریافت کردم. این مصاحبه در تاریخ 21 فوریه 2006 انجام شده، ولی از آنجا که موضوع آن هنوز تازگی دارد، آن را پیاده و ترجمه کردم تا تعداد بیشتری بتوانند از سخنان ایشان بهره مند شوند. مصاحبه به زبان عربی انجام شده، ولی زیرنویس انگلیسی دارد. در زیر ترجمه آن را میخوانید.


وفا سلطان: برخورد یا جنگی که ما در دنیا شاهدش هستیم، جنگ بین مذاهب نیست، جنگ بین تمدنها نیست، جنگی ست بین دو پدیده متضاد، بین دو دوره تاریخی. جنگی ست بین طرز تفکری که متعلق به قرون وسطی ست و طرز تفکری که متعلق به قرن بیست و یکم است. جنگی ست بین تمدن و عقب ماندگی، بین مدنیت و بدویت، بین بربریت و عقلانیت. جنگی ست بین آزادی و سرکوب، بین دمکراسی و دیکتاتوری، جنگی ست بین حقوق بشر از یکسو و از سوی دیگر نقض حقوق بشر. جنگی ست بین کسانی که با زن مثل حیوان برخورد میکنند و کسانی که با زن بعنوان انسان برخورد میکنند. چیزی که ما امروز شاهدش هستیم، جنگ تمدنها نیست. تمدنها با هم جنگ نمیکنند، بلکه رقابت میکنند.

مصاحبه کننده: من از صحبتهای شما اینگونه برداشت کردم که این چیزی که امروز دارد اتفاق می افتد، برخورد یا جنگی ست بین فرهنگ غرب با عقب ماندگی و جهل مسلمانان.

وفا سلطان: بله، منظورم همین است.

مصاحبه کننده: چه کسی ایده جنگ تمدنها را مطرح کرد؟ آیا این ایده متعلق به ساموئل هانتینگتون نیست؟ متعلق به بن لادن که نیست! من دوست داشتم راجع به این موضوع صحبت کنیم، اگر از نظر شما مشکلی نباشد ...

وفا سلطان: مسلمانان کسانی بودند که برای اولین بار این عبارت را به کار گرفتند. مسلمانان کسانی هستند که جنگ تمدنها را شروع کردند. پیغمبر اسلام میگوید: "من فرمان دارم که با مردم بجنگم تا زمانی که آنان به خدا و پیامبرش رو آورند". زمانی که مسلمانان مردم را به مسلمان و نامسلمان تقسیم میکردند و خواهان جنگیدن با بقیه بودند تا آنان را مجبور به پذیرش اعتقادات خود کنند، بانی این برخورد شدند، آنان این جنگ را شروع کردند. برای اینکه جلوی این جنگ گرفته شود، آنان باید در کتب اسلامی خود تجدید نظر کنند، کتبی که پر است از دعوت به تکفیر و دعوت به جنگ با کفار. همکار من (منظور یک شخصیت روحانی ست که در این مناظره حضور داشت) گفت که هیچگاه به اعتقادات دیگران توهین نمیکند. کدام تمدنی بر روی زمین به او اجازه میدهد که افراد دیگر را به نامهایی ملقب کند که آنان خود انتخاب نکرده اند؟ گاهی آنان را اهل ذمه (کفار) مینامد، گاه آنان را اهل کتاب خطاب میکند، و گاه آنان را با میمون و خوک مقایسه میکند، و یا مسیحیان را "کسانی که خشم خدا را برمی انگیزند" مینامد. چه کسی به شما گفته که آنان اهل کتاب هستند؟ آنان اهل کتاب نیستند، بلکه اهل بسیاری کتب هستند. تمام کتابهای مفید علمی که ما امروز در اختیار داریم، مال آنهاست، ثمره طرز تفکر آزاداندیشانه و خلاقانه آنان. چه کسی به شما این حق را میدهد که آنان را مستحق خشم خدا بدانید، یا کسانی که گمراه شده اند؟ و بعد اینجا بیایید و بگویید که مذهب شما به شما فرمان میدهد که از توهین به اعتقادات دیگران خودداری کنید. من مسیحی نیستم، مسلمان یا یهودی هم نیستم، من یک انسان سکولار هستم. من به چیزهای فوق طبیعی معتقد نیستم، ولی حق دیگران را می پذیرم که به آن اعتقاد داشته باشند.

روحانی: (با عصبانیت) پس شما ملحد هستید؟ ملحد هستید؟

وفا سلطان: شما میتوانید هر چه میخواهید بگویید. من یک انسان سکولار هستم که به چیزهای فوق طبیعی اعتقاد ندارد.

روحانی: اگر شما ملحد باشید، گفتگو با شما فایده ای ندارد، چرا که شما کفر میگویید و علیه اسلام، پیغمبر و قرآن حرف میزنید...

وفا سلطان: اینها مسائلی شخصی ست که به شما ربطی ندارد. برادر، شما میتوانید به سنگ هم اعتقاد داشته باشید تا وقتی که آن را به سوی من پرتاب نکنید! شما میتوانید هر که را میخواهید بپرستید، ولی اعتقادات دیگران به شما ربطی ندارد، هر اعتقادی هم که داشته باشند، که مسیح خداست و پسر مریم است یا اینکه شیطان خداست و پسر مریم است. بگذارید مردم اعتقادات خودشان را داشته باشند.
یهودیان تراژدی هولوکاست را پشت سر گذاشته اند، و دنیا را وادار کرده اند که آنان را بپذیرد، ولی اینکار را با دانش خود کرده اند و نه با ترور، با کار خود و نه با ناله کردن و فریاد کردن. بشر اکثر کشفیات علمی را که در قرن 19 و 20 انجام گرفته، مدیون محققین یهودی ست. 15 میلیون انسان پراکنده در سراسر جهان یکی شدند و از طریق کار و دانش، حقوق خود را بدست آوردند. ما حتی یک یهودی هم ندیده ایم که در یک رستوران آلمانی خود را منفجر کند. ما حتی یک یهودی ندیده ایم که کلیسایی را نابود کند. ما حتی یک یهودی ندیده ایم که برای اعتراض، مردم دیگر را بکشد. مسلمانان سه مجسمه بودا را نابود کردند، ولی ما یک بودایی هم ندیده ایم که مسجدی را به آتش بکشد، مسلمانی را بکشد و یا سفارتی را آتش بزند. فقط مسلمانان هستند که برای دفاع از اعتقادات خود کلیساها را به آتش میکشند، انسانها را میکشند و سفارتها را نابود میکنند. این راه به جایی نمیرسد. مسلمانان باید از خود بپرسند که برای بشریت چه میتوانند بکنند، قبل از اینکه درخواست داشته باشند که بشریت آنان را بپذیرد.

  
اکتبر 2008

 .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر