آخر و عاقبت یک حزب
اللهی که بعدا بخواد فیلمساز مُدرن بشه، بهتر از این نمیشه!
بخشی از گفتگوی لونا
شاد با شهروند:
"مخملباف و خانوادهاش ـ كه او را در تمام
طول فيلم همراهى مىكردند ـ اعتقادشان بر اين بود كه براى اينكه حس در جلو دوربين
درست در بيايد بايد در پشت دوربين هم به وجود بيايد. با همين منطق فكر مىكردند كه
من بايد پشت دوربين با هنرپيشه مرد به همان اندازه نزديك باشم كه در جلو دوربين
هستم. حتا مرضيه مشكينى بعد از مقاومت من در بازى در صحنه عشقبازى با بازيگر مرد
به من گفت مىخواستيم شما دو تا را در يك اتاق بگذاريم كه حستان جلو دوربين درست
در بياد.
اين حرف مسخره است.
اين را به غربىها كه مىگويم مىخندند. مثل اين مىماند كه خانم شارون استون براى
اينكه بازىاش در جلو دوربين با مايكل داگلاس درست در بيايد لازم باشد كه شب قبلش
با او بخوابد. خوب وقتى چنين تفكرى را از يكى از مهمترين فيلمسازان سينماى هنرى
ايران مىبينى ديگر از كارگردانهاى نامعتبر سينماى ايران چگونه مىخواهيد توقع
داشته باشيد كه تفاوت پورنو و اروتيسيزم را بفهمند و بين اين دو پديده مرز بكشند؟"
متن کامل مصاحبه لونا شاد با
شهروند - مصاحبه گر: شهرام تابع محمدی، 15 مه 2008
ژانویه
2012
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر