پنجشنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۵

چگونه آمریکا به نظام فئودالی در ژاپن خاتمه بخشید


نشریه ی آلمانی "اشپیگل" در مطلبی به تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ژاپن در سال 1853 پرداخته که باعث گشایش اقتصادی و سیاسی ژاپن شد. خلاصه ی مطلب:

در تابستان 1853 کشتی های جنگی آمریکا به بندری در ژاپن نزدیک شدند. هزاران سرباز ژاپنی در آن بندر گرد آمده بودند تا با نیروهای آمریکایی برخورد کنند، ولی از آنجا که توپهای کشتی های آمریکایی آنها را نشانه گرفته بودند، آنان از شلیک به آمریکاییان خودداری کردند. قدرت نظامی نیروهای آمریکایی باعث شد که فرمانده این لشکرکشی، متیو سی. پری، بتواند بدون دردسر نامه ای را به دست ژاپنی ها برساند که از طرف رییس جمهور آمریکا خطاب به پادشاه ژاپن نوشته شده بود. در این نامه با لحنی دیپلماتیک از ژاپن خواسته شده بود که با آمریکایی ها وارد تجارت شوند. در طول دویست سال پیش از این واقعه ژاپن با بقیه ی دنیا ارتباط نداشت و فقط گاهی به شکل بسیار محدود با چین، کره و هلند روابط تجاری داشت. سیاست انزوا توسط حکام ژاپنی در قوانین کشور گنجانیده شده بود.

با اینکه لحن نامه ی آمریکایی ها مودبانه بود و دست شان را برای دوستی به سمت ژاپن دراز کرده بودند، ولی در نامه به طور غیر مستقیم گفته شده بود که اگر ژاپن قبول نکند با آمریکا وارد روابط تجاری شود، آمریکا به ژاپن حمله ی نظامی خواهد کرد. چند ماه بعد، پس از یکسری قدرت نمایی های نظامی آمریکا در ژاپن، حکام ژاپنی در مقابل خواست آمریکا تسلیم شدند. از سال 1867 مدرنیزه کردن سیاسی و اقتصادی ژاپن در دستور کار پادشاه آن کشور قرار گرفت و دوران گذار ژاپن از نظام "کاست" و فئودالی به نظامی صنعتی شروع شد.


در همین رابطه:
  
.

دوشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۵

دفاع ضمنی روسیه از فتوای قتل سلمان رشدی؟


سایت فارسی زبان اسپوتینک که متعلق به دولت روسیه ست، مطلبی راجع به فتوای قتل سلمان رشدی منتشر کرده با عنوان "خط قرمز انتقاد". در پایان مطلب هم مصاحبه ای با یک آخوند ایرانی رو گذاشته اند که از این فتوا دفاع می کند. سوتیتر مطلب هم هست: "آزادی بیان همیشه دو روی یک سکه است."

راستش من متوجه نشدم که منظور از این تیتر که از حرفهای آن آخوند برگرفته شده، و از سوتیتر و انتشار مصاحبه ی آن آخوند چیست. آیا منظور دفاع ضمنی از فتوای خمینی ست؟
.

کشتار دختران در هند


جمعیت زنان در هند 60-50 میلیون کمتر از آنی ست که باید باشد، به سه دلیل:

(1)  بسیاری از هندی ها در دوران بارداری جنین مونث را سقط می کنند.
(2)  بسیاری از هندی ها دختران نوزاد خود را به قتل می رسانند.
(3)  به دختران و زنان کمتر رسیدگی می شود. آنان کمتر از مردان به مواد غذایی و امکانات پزشکی دسترسی دارند.

در حال حاضر می توان در صفحه ی اشپیگل فیلمی مستند را (45 دقیقه) در رابطه با کشتار دختران نوزاد در هند (به زبان آلمانی) دید:

 .

پنجشنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۹۵

میزان بالای مرگ و میر زنان در برخی کشورهای عربی


نسبت جنسی جمعیت، یعنی تعداد افراد مذکر در مقابل تعداد افراد مونث، در بسیاری کشورها نشانگر میزان بالای مرگ و میر زنان در آن منطقه است. میانگین جهانی نسبت جنسی جمعیت 101 مرد در برابر 100 زن است. تقریبا در تمام کشورهای غربی (gharbi) جمعیت زنان بیشتر از جمعیت مردان است، به ویژه در سنین بالای 65 سال، چرا که زنان در این کشورها عمری طولانی تر دارند.

در برخی کشورهای عربی جمعیت زنان بسیار کمتر از جمعیت مردان است. در مقاله ای که در سال 1997 منتشر شده، گفته شده که برخی کشورهای اسلامی کمترین جمعیت زنان را در دنیا دارند. در آن مقاله نسبت جنسی جمعیت در امارات متحده عربی 48 زن در برابر 100 مرد، در قطر 60 زن در برابر 100 مرد و در عربستان سعودی 84 زن در برابر 100 مرد ذکر شده. آماری که در ویکی پدیای انگلیسی آمده، نشان می دهد که جمعیت زنان در امارات متحده عربی و در قطر حتی کمتر از سال 1997 شده و چند کشور اسلامی همچنان کمترین جمعیت زن را در دنیا دارند.

نویسنده ی مقاله ی نامبرده در توضیح دلایل این پدیده به نوشته ای از آمارتیا سن، برنده ی جایزه ی نوبل اقتصاد، اشاره می کند و می نویسد در جوامع سنتی زنان بسیار کمتر از مردان دسترسی به مواد غذایی و امکانات پزشکی دارند. در این گونه جوامع به دختران و زنان خیلی کمتر از مردان رسیدگی می شود، دختران و زنان بسیار بیش از مردان از سو تغذیه، بیماری و خشونت رنج می برند، و نسبت به مردان کمتر مورد درمان پزشکی قرار می گیرند. به همین دلیل در این جوامع نرخ مرگ و میر دختران و زنان نسبت به مردان بسیار بالاتر است و آنها نسبت به مردان عمری کوتاه تر دارند.


مشخصات دو مقاله ای که از آن در این مطلب استفاده شده:

“In the Name of Culture: Cultural Relativism and the Abuse of the Individual”, Author: Elizabeth M. Zechenter, Source: Journal of Anthropological Research, Vol. 53, No. 3, Universal Human Rights versus Cultural Relativity (Autumn, 1997), pp. 319-347 

“More Than 100 Million Women Are Missing”, Author: Amartya Sen, Source: The New York Review of Books, 20th December 1990

 .

دوشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۹۵

آلمانی ها در هفته حدود چهار ساعت مطالعه می کنند


طبق جدیدترین آماری که توسط "اداره ی فدرال آمار آلمان" منتشر شده، افرادی که در آلمان زندگی می کنند، در اوقات فراغت خود به طور متوسط سه ساعت و 45 دقیقه در هفته مطالعه می کنند. نکته ای که باید به آن توجه کرد، این است که این نرخ مطالعه فقط مربوط به اوقات فراغت افراد است، یعنی مطالعاتی که سر کار یا در مدرسه و دانشگاه انجام می گیرد، در این آمار حساب نشده.

افراد مسن بالای 65 سال بیش از بقیه در اوقات فراغت خود مطالعه می کنند، 6 ساعت و 45 دقیقه در هفته، که این ناشی از این است که اکثر آنها بازنشسته هستند و کار نمی کنند، یعنی اوقات فراغت آنها طولانی تر از سایرین است. از همه کمتر گروه سنی 18 تا 29 سال در اوقات فراغت خود مطالعه می کند، یک ساعت و نیم در هفته، که این می تواند ناشی از این باشد که در این سنین بسیاری از افراد مشغول آموزش دیدن هستند، یا در دانشگاه یا در دوره های آموزشی و باید وقت زیادی را صرف مطالعات غیرشخصی کنند.

در سنین 45 تا 64 سال افراد به طور متوسط چهار ساعت در هفته در اوقات فراغت خود مطالعه می کنند. گروه های سنی 10 تا 17 سال و 30 تا 44 سال دو ساعت و نیم از اوقات فراغت خود را به مطالعه اختصاص می دهند.

بیشترین وقت مطالعه برای خواندن روزنامه ها و نشریات صرف می شود (یک ساعت و 24 دقیقه در هفته). برای مطالعه ی کتاب حدود 49 دقیقه در هفته وقت گذاشته می شود. خواندن بروشور، کاتالوگ، دستور استفاده ی لوازم گوناگون یا دارو نیز در این آمار به حساب آمده.


گزارشی کوتاه در این رابطه به زبان آلمانی

 .

شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۹۴

اینها مسلمانانِ "معتدل" هستند؟!


"شورای مرکزی مسلمانان در آلمان" (Zentralrat der Muslime in Deutschland) یکی از مهمترین نهادهای اسلامی در آلمان است که در آن ترکها، مراکشی ها، آلمانی ها، آلبانیایی ها، ایرانی ها، آفریقایی ها و بوسنیایی های مسلمان فعالیت دارند. این نهاد در بسیاری زمینه ها با دولت آلمان همکاری دارد و از طرف دولت آلمان به عنوان نماینده و سخنگوی مسلمانان آلمان شناخته می شود. همکاری این نهاد با دولت آلمان و حضور چشمگیر آن در رسانه های آلمان باعث شده که خیلی ها فکر کنند این نهاد دیدگاهی معتدل را در رابطه با اسلام نمایندگی می کند. نگاهی به وبسایت این نهاد ولی خلاف این را اثبات می کند. در اینجا برخی دیدگاه های این نهاد که در وبسایت آن در بخش "پرسش ها و پاسخ ها" آمده، به طور خلاصه نقل می شود:

- سفرهای دسته جمعیِ مدارس که طبق قوانین آلمان شرکت همه ی دانش آموزان در آن اجباری ست، از نظر "شورای مرکزی مسلمانان در آلمان" برای هر دانش آموز مسلمانی مناسب نیستند، چرا که در این سفرها ممکن است دانش آموزان الکل بنوشند و یا با یکدیگر تماس جنسی داشته باشند. فقط اگر والدین مطمئن باشند که فرزندشان حرکتی خلاف موازین اسلامی نخواهد کرد، می توان دانش آموز را به این سفرها فرستاد.

- مردان مسلمان باید از سن بلوغ در نماز جمعه ی مساجد شرکت کنند. پسران دانش آموز نیز چنین وظیفه ای دارند. بهترین راه این است که پسران دانش آموز از معلم خود بخواهند که جمعه ها به جای مدرسه به مسجد بروند و ساعات درسی را که از دست داده اند، روزی دیگر پُر کنند. اگر معلم با چنین پیشنهادی موافق نباشد، دانش آموز مذکر موظف است هر سه هفته یکبار جمعه به مدرسه نرود و بجای آن در نماز جمعه شرکت کند، چرا که اگر او سه بار پُشت سر هم در نماز جمعه شرکت نکند، مرتکب گناهی بزرگ شده است.

- زنان مسلمان باید روسری سر کنند.

- مسلمانان فقط وقتی می توانند موسیقی گوش دهند که متن ترانه غیراسلامی نباشد "و مثلا مربوط به زیبایی یک کشور یا جهان، زیبایی خدا، نقد اجتماعی و امثالهم باشد".

- از مسلمانان انتظار می رود که "هفت هشت فرزند" داشته باشند، ولی فقط در صورتی که بتوانند همه شان را طبق موازین اسلامی تربیت کنند.

- مسلمانان اجازه ندارند عیدهای مسیحی را جشن بگیرند. (این حرف لابد به این معنی ست که مثلا در کریسمس هم اجازه ندارند به فرزند خردسال شان هدیه بدهند.)

- بر خلاف مردان مسلمان، زنان مسلمان اجازه ندارند با فردی غیرمسلمان ازدواج کنند، چرا که پس از ازدواج قادر نیستند آزادانه احکام اسلامی را اجرا کنند و حقوقی را که به عنوان یک زن مسلمان در زناشویی دارند، از دست خواهند داد!

.

سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۹۴

تصحیح یک گفته ی اشتباه در "پرگار" بی بی سی


تصحیح یک گفته ی اشتباه در برنامه "پرگار" بی بی سی درباره "تکثرگرایی فرهنگی" که هفته ی پیش برای اولین بار از تلویزیون پخش شد:

امروز یکی از آشنایانم به من گفت که معلمی را می شناسد که در مدرسه کار میکند و حجاب دارد. این باعث شد که در این رابطه یک جستجو در اینترنت بکنم. جریان از این قرار است که در سال 2003 دادگاه قانون اساسی آلمان حکمی در رابطه با حجاب صادر کرد که در واقع شکل ممنوعیت حجاب را نداشت، ولی با این حکم تصمیم گیری در مورد حجاب معلمان به عهده ی ایالت ها گذاشته شد و خیلی از ایالت ها همانطور که گفته بودم حجاب معلمان و اصولا هر گونه سمبل مذهبی در مدارس را ممنوع اعلام کردند.

ولی یک سال پیش، یعنی در ژانویه 2015، دادگاه نامبرده که بالاترین مرجع قانونی در آلمان هست، در آن حکم تجدید نظر کرد و اعلام کرد که ایالت ها از این پس مختار نیستند حجاب معلمان را ممنوع کنند، بلکه فقط خود مدارس می توانند چنین کاری را بکنند، آن هم فقط در صورتی که عده ای از پدر و مادرها یا دانش آموزان بزرگتر مخالف حجاب معلم در مدرسه شان باشند و اینطوری آرامش مدرسه به هم زده شود.

متاسفانه من اصلا از این حکم جدید خبردار نشده بودم و نمی دانستم که ممنوعیتی که در بسیاری از ایالت ها وجود داشت، برداشته شده. با پوزش.

.

سه‌شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۹۴

تکثرگرایی فرهنگی و اسلامگرایی در غرب – پرگار، بی بی سی فارسی



دیشب در تلویزیون فارسی بی بی سی برنامه ای از پرگار پخش شد که من هم به عنوان سخنگو در آن شرکت کرده بودم. موضوع بحث "تکثرگرایی فرهنگی" یا "مالتی کالچرالیسم" و رشد اسلامگرایی در غرب بود. دو سخنگوی دیگر فرهاد خسروخاور و شاهین نصیری بودند. ویدئوی این برنامه از امروز صبح در یوتیوب هم قابل دیدن است.

 .

سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۹۴

پاکستان: حق کشتن زنان به دلایل ناموسی


فیلم مستند پاکستانی "دختری در رودخانه: بهای بخشیدن" دیروز جایزه اسکار برد. کارگردان این فیلم زنی 37 ساله به نام "شارمین عبید چینوی" ست. این فیلم مستند داستان زنی جوان به نام صبا را بازگو می کند که علیرغم مخالفت خانواده اش با مردی که دوست داشت، ازدواج کرده بود. به همین دلیل پدرش گلوله ای در سر او خالی می کند، بدن او را داخل یک گونی می کند و در یک رودخانه می اندازد. پدر بابت این جنایت هیچگونه مجازاتی نمی شود و در آزادی کامل به زندگی اش ادامه می دهد.

صبا به طور معجزه آسا زنده می ماند و مبارزه علیه قانونی را شروع می کند که در پاکستان به مردان اجازه می دهد به دلایل ناموسی زنان را بکشند. طبق این قانون که در سال 2004 به تصویب رسیده، اگر قیم قربانی حاضر به بخشش قاتل شود، قاتل مجازات نمی شود. و چون اغلب قتل های ناموسی توسط خانواده انجام می گیرند، معمولا قاتل بخشیده می شود.

رییس جمهور پاکستان چندی پیش قول داده بود این قانون را تغییر دهد. ولی منتقدین بر این باورند که بدون فشار انظار عمومی و رسانه ها بر دولت پاکستان چنین وعده ای تحقق نخواهد یافت. به این منظور سازمان جهانی آواز طوماری تهیه کرده که تا کنون توسط یک میلیون و سیصد هزار نفر امضا شده. اگر مایل به امضای این طومار هستید، اینجا را کلیک کنید.

 .