یکشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۶

از میدان آزادی تا تیمارستان


گاهی اوقات یک چیزهایی میخونم یا از این و آن می شنوم که حس میکنم باید سریعا خودم رو برسونم به تیمارستان. مثلا اینکه "100 نفر کل دنیا را استثمار میکنند" یا "فقط 1% انسانها کل دنیا را کنترل میکنند". بعد باید کلی فکر کنم تا ببینم من روانی ام و مرزهای دنیای واقعی را با دنیای تخیلی قاتی کرده ام، یا افرادی که چنین حرفهایی میزنند. و از آنجا که تعداد افرادی که چنین حرفهایی میزنند زیاد است، معمولا نتیجه میگیرم که خودم پاک روانی ام! ولی امشب در اوج روانیت ام کشف کردم که خیلی ها به این حرفهایی که میزنند خودشان باور ندارند. این حرفها از نظر آنها فقط نوعی تبلیغات توده جمع کُن است، آن هم از طریق رویای شیرین پخش ثروت که میتواند هر دیوثی را هم جذب هر جنبشی کند. واقعا متاسفم برای جنبشهایی که فکر میکنند با پخش غیرمسئولانه ی این چرت و پرت های کره مریخی میتوانند دنیای بهتری برای انسانیت رقم بزنند. بین گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک، ارتباطی بسیار مستقیم وجود داره. جنبشی که اساس گفتارش بر دروغ استوار است، در واقع مردم را گوسفند میداند و با دادن اطلاعات اشتباه به آنان در عمل قصد سوار شدن بر مردم را دارد، نه قصد شریک کردن آنان در زندگی سیاسی و اقتصادی جامعه. نتیجه ی چنین نظامهایی را هم همگی حداقل از دور شاهد بودیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر