یعنی یکی بیاد جلوم از گاندی تعریف کنه، ولی طرفدار یکی مثل "عابد توانچه" هم باشه، با لگد میزنم تو دهنش! آره، گاندی خوبه، ولی برای اینکه الگوی دیگران باشه تا ما هی "توانچه" تر بشیم!
...
برای اطلاع کسانی که این "تئوریسین" محبوب بخشی از چپ رو نمی شناسند یادداشتی رو که چند سال پیش درباره آقای توانچه نوشته بودم، دوباره اینجا منتشر میکنم:
"دودول رژیم در دست عابد توانچه
به این مرتیکه دیوث عابد توانچه که ژست چپ به خودش میگیره و مثلا زندان هم رفته، همیشه مشکوک بودم. این عکسش هم که از سایت وزین اخبار روز برداشتم، عین عکسهای برادران اطلاعاتی ست. ایشان در ظاهر خودش رو مخالف رژیم نشون میده و میگه نمیخواد در انتخابات شرکت کنه، ولی در لابلای حرفهاش قصد داره مردم رو پشت سر نظام جمهوری اسلامی بکشونه. ایشان منکر هر گونه شکنجه در زندانهای رژیم هم هست. بخشهایی از مصاحبه ایشان رو که در سایت اخبار روز منتشر شده، اینجا میذارم:
"من قوانین پناهندگی همه کشورها را نمیدانم اما در مورد آلمان اطلاعاتی دارم. طبق اطلاعاتی که از تعدادی دوست پناهنده در آلمان به دست آوردهام شما در این کشور برای پناهندگی سیاسی باید ادعا کنی که "جانت" به دلیل فعالیت سیاسی در کشور خودت به خطر افتاده است. یعنی شما اگر حکم ۱۰ سال زندان را به آنها نشان بدهی یا باید ادعا کنی که در زندان به تو تجاوز میکنند و تو را میکشند یا اینکه باید جواب بشنوی که برو زندانت را بکش! اگر جانت در خطر بود آن وقت بیا تا فکری به حالت کنیم. (حالا مطمئن هستم کسی پیدا میشود و بالای منبر میرود که زندان چِنان است و چُنان است. هفت بار بازداشت موقت و بازجوئی شدهام و ۲ بار توسط دادگاه انقلاب محکوم به زندان شدهام. هر دو بار نیز حبس خود را در زندانی کشیدهام که از اتوی پرسی، آبمیوه گیری، الئیدی و کارتهای بانکی ۵ میلیونی و غیره خبری نبوده است. میان زندانیان جرایم عمدی. پس میدانم درباره چه چیزی حرف میزنم.)
در اینکه سیستم حاکمه آلمان پناهجویان و مهاجران را وادار به دروغ گفتن میکند شک ندارم. خود آلمانها از ایرانی میخواهند و آنها را تشویق و وادار میکنند که دروغ بگویند و از کشتارگاهی به نام ایران صحبت کنند. مهاجر یا پناهجو هم برای آنکه مورد پذیرش واقع شود دروغ میگوید و بعداً ناچار است پشت دروغهای خودش سینهخیز برود و جزئی از این دستگاه تبلیغی در میآید.
...
به نظرم مارکسیستها باید به شکل ویروس خود را تکثیر کنند. با سرعت بالا اما به کیفیت یکسان و هر لحظه در حال تکامل ... اگر ویروسها کار خودشان را خوب انجام داده باشند و اجازه ارسال نمونه ویروسی به خارج از سلول و رسیدن آنرا به گلوبولهای سفید نداده باشند کار سیستم تمام است. اگر این پیام ارسال شده باشد که کشاکشی همه جانبه بین ویروس و سیستم آغاز میشود اما ویروس تکامل یافته میداند که برای مقابله با یک سیستم به بخشهای حیاتی از جمله سیستم تنفسی حمله میکند تا ضعف عمومی ایجاد کند. ویروس یا درگیر نمیشود یا وقتی درگیر میشود که میتواند. نظام مند و دقیق عمل میکند و میداند اگر شکست بخورد کد ژنتیکیاش توسط سلولهای امنیتی سفید کپی برداری میشود. برای همین جدال اصلی بر سر تکامل است. این سطح از تکامل نیاز به آگاهی بالا، ساختار هوشمند و معطوف بودن به تولید مثل ویروس را میطلبد."
.