اکثر پیغمبران قبل از اینکه پیغمبر شوند چوپان بودهاند. با توجه به شباهتی که بین گوسفندان و ابرهای آسمانی وجود دارد، می توان گفت که پیغمبران در دوران چوپانی خود دچار این توهم شده بودند که چون مالک گوسفندها هستند، پس مالک بخشی از آسمان نیز هستند، چون گوسفندها شبیه ابر (یعنی چیزی آسمانی) هستند.
وبلاگ آزاده سپهری (برخی از مطالب این وبلاگ، کمی بی ادبانه می باشند. لطفا قبل از خواندن، به این نکته توجه داشته باشید. )
چهارشنبه، تیر ۰۹، ۱۴۰۰
یکشنبه، خرداد ۳۰، ۱۴۰۰
به بهانهی کتک خوردن فرخ نگهدار جلوی سفارت ج.ا. در لندن
بنا به گزارشاتی که توسط افراد در شبکههای اجتماعی پخش شده است، فرخ نگهدار بعد از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز جمعه در مقابل سفارت لندن مورد حملهی معترضین و ضرب و شتم از سوی آنان قرار گرفته است.
بسیاری از همرزمان سابق وی بطور غیر مستقیم خوشنودی خود را از این موضوع نشان دادند، چرا که در زمانی که آنان همگی سرسختانه به سیاست تحریم انتخابات اخیر روی آورده بودند، آقای نگهدار از مدافعین سرسخت شرکت در انتخابات بود و به مدافعین تحریم شدیدا حمله میکرد.
بسیاری از افرادی که از کتک خوردن فرخ نگهدار خوشحال شدهاند، همانهایی هستند که در بیست سال اخیر حتی به هم زدن جلساتی را که دست اندرکاران رژیم جمهوری اسلامی در آن شرکت داشتند، کاری وحشیانه و دیکتاتورمآبانه می دانستند و محکوم میکردند. از «کنفرانس برلین» با حضور چهرههای سرشناس رژیم مانند جلاییپور گرفته تا بسیاری جلسات دیگر. بسیاری از آنان خودشان در برخی انتخابات پیشین، مانند دورهی کاندیداتوری خاتمی یا موسوی و کروبی و روحانی از شرکت در انتخابات طرفداری میکردند.
در سیاست بین دو چیز باید تفکیک کرد: ایدئولوژی یا نظر سیاسی و شیوهی مبارزاتی. نظر سیاسی را بسیار راحتتر میتوان تغییر داد تا شیوهی مبارزاتی را. همانطور که شاهد بودهایم، بسیاری جریانات اپوزیسیون در فلان انتخابات طرفدار شرکت بودهاند، و در انتخاباتی دیگر طرفدار تحریم. ولی ما هرگز ندیدهایم که جریانی به مدت چند ماه یا چند سال از مبارزهی خشونتآمیز دفاع کند، چند ماه یا چند سال طرفدار مبارزهی مسالمتآمیز باشد، بعد دوباره چند ماه یا چند سال به مبارزهی خشونتآمیز روی بیاورد، بعد دوباره آن را محکوم کند و الاخر.
با قاطعیت میتوان گفت که تقریبا همهی افراد نیروهای اپوزیسیون ایرانی از نظر بلوغ عقلی در دوران نوجوانی خود باقی ماندهاند و هنوز درکی واقعی از دنیای سیاست ندارند. حتی واقعهی بزرگی مانند انقلاب هنوز هم برای اینها به مانند یک بازی و درگیری هیجانانگیز میماند. اینها با پدیدههایی که مختص سنین بزرگسالیاند، مانند مسئولیت، آیندهنگری، سنجش و ثبات در رفتار و کردار و اعمال بیگانهاند.
دوستان عزیز خوشحال و خرسند، شما که همگی اینقدر از برابری حق و حقوق حرف میزنید، پس در انتخابات بعدی که دوباره طرفدار شرکت در آن شدید، تعجب و گله نکنید اگر کِشیده و لگد نوش جان کردید، وقتی که امروز با خوشحالی یا بیتفاوت از کنار کتک خوردن رفیق دیروز و فردای خود میگذرید. شما میتوانید هر هفته یا ماه یا سال جبههی سیاسی خود را عوض کنید، ولی نمیتوانید به این سادگی شیوهی مبارزاتیتان را هم هر وقت میلتان کشید، تغییر دهید. باور کنید! دیگران مسخرهی شما نیستند! چرت و پرتهایی از این دست را هم که «ما کسانی را که در انتخابات شرکت کردند، نخواهیم بخشید و به محاکمه خواهیم کشید»، بگذارید کنار! گذشتهی دور و نزدیک خود را به یاد بیاورید و حداقل به خودتان رحم کنید! عقل واقعا چیز بدی نیست! خواهشا کمی عاقلتر شوید! ممنون ...
20 ژوئن 2021
چهارشنبه، خرداد ۲۶، ۱۴۰۰
فرخ نگهدار آمادگی خود را برای ولی فقیه شدن اعلام کرد
فرخ نگهدار چند روز پیش، 11 ژوئن 2021، در صفحه توییترش نوشته است:
«از عزیزانی که خدا ترسند و میخواهند روز جمعه به ابراهیم رئیسی رای دهند عاجزانه استدعا دارم که در خلوت خود شمهای از کارهای او را به یاد آورند و قصد خود را با خدای خود در میان گذارند. و فقط هرگاه ندا شنیدند که امر خیر و حاجت استخاره نیست آن نام را بر برگه رای بنویسند.»
در این نوشته کوتاه ایشان کاملا تفکر ولایت فقیهی و حکومت الهی مشهود است. اظهارات ایشان به این معنی ست که خدا باید دولت و اعضایش را تایید کند. این نوع نگاه به انتخابات دقیقا همان نگاهی ست که طرفداران اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه دارند. چنین نگاهی در واقع لزوم انتخابات و رای مردم را نفی میکند، چرا که میگوید این خداست که باید تصمیم گیرنده ی نهایی باشد. (و ولی فقیه هم که نماینده اش هست!)
تنها برداشتی که من از این چند جمله ی آقای نگهدار میتوانم داشته باشم، این است که ایشان اکنون می خواهد خودش را به عنوان کاندیدای ولی فقیه بعدی نیز معرفی کند.
15 ژوئن 2021
یکشنبه، خرداد ۲۳، ۱۴۰۰
ممانعت کانادا از برگزاری انتخابات ایران در خاک کانادا
امیدوارم بزودی همه کشورهای غربی راه کانادا را در پیش بگیرند و مانع برگزاری انتخابات جمهوری اسلامی ایران در کشورشان شوند (ر.ش. به خبر در پایین). اگر قاطعیت کشورهای غربی در مقابله با اسلامگرایان و رژیم ج.ا.ایران نبود، هم ایران و مردمش و هم خیلی کشورهای دیگر اکنون سرنوشتی بسیار بدتر از این که دارند، داشتند. واقعا باید قدر این را دانست که کشورهای غربی از کشورهایی مانند ایران پناهنده قبول میکنند و از فعالیت های سیاسی آنان در مبارزه با حکومتهای دیکتاتوری حاکم بر کشور زادگاهشان حمایت میکنند. متاسفانه نیروهای اپوزیسیون ایرانی از امکاناتی که بالقوه در اختیار دارند، درست استفاده نمیکنند و نیروی معنوی و مادی خود را صرف مسائلی حاشیه ای می نمایند. در عین خوشحالی از تصمیم دولت کانادا، همچنین جای تاسف دارد که تاکنون هیچ نیروی ایرانی خواهان ممنوعیت برگزاری انتخابات رژیم اسلامی ایران در کشورهای دیگر نشده بود و دولت یک کشور خارجی باید چنین چیزی به فکرش می رسیده.
گزارش رادیو فردا:
«ایرانیانِ کانادا برای رای دادن باید به آمریکا بروند
سخنگوی ستاد انتخابات ایران ضمن اشاره به «عدم همکاری» کانادا در برگزاری انتخابات در این کشور خبر داد که ایرانیان کانادا برای رای دادن باید به آمریکا بروند.
این مقام روز جمعه از عدم همکاری دولت کانادا برای مشارکت ایرانیان ساکن این کشور در انتخابات ریاست جمهوری خبر داده است.
خبرگزاری ایرنا به نقل از اسماعیل موسوی گزارش داد که اخذ رای از شهروندان ایرانی مقیمِ کانادا در یکی از شهرهای مرزی آمریکا نزدیک به مرز کانادا انجام خواهد شد.
روابط دیپلماتیک ایران و کانادا از شهریور ۱۳۹۱ قطع است.»
ادامه خبر در سایت رادیو فردا:
https://www.radiofarda.com/a/31302279.html
دوشنبه، خرداد ۱۷، ۱۴۰۰
پنج انفجار در مراکز صنعتی ایران در کمتر از دو هفته
بنا به گزارش خبرگزاری نیمه-دولتی تسنیم-نیوز صبح دیروز، یکشنبه 06 ژوئن 2021، در کارخانه فولادسازی شهر کرمان یک انفجار بر اثر آتش سوزی رخ داد. این پنجمین آتش سوزی در مراکز صنعتی ایران در طول دو هفته ی اخیر بوده است.
بنا به گزارش سایت "بلومبرگ" پنج شنبه ی گذشته یک پالایشگاه نفت در جنوب غربی ایران و روز قبلش یک پالایشگاه نفت در غرب ایران دچار آتش سوزی شده بودند. یک هفته قبل از این دو واقعه، انفجاری در یک کارخانه پتروشیمی درعسلويه رخ داده بود و در روز 22 ماه گذشته (می 2021)، یعنی حدود دو هفته پیش، پالایشگاهی در آبادان دچار آتش سوزی شده بود.
علاوه بر اینها هفته ی گذشته یکی از بزرگترین کشتی های جنگی ایران پس از آتش گرفتن، در دریای عمان غرق شد.
منبع:
07 ژوئن 2021
به من نگو اشتباه تایپی بود، که باورم نمیشه!
مرتیکه احمق زیر مطلب یکی کامنت گذاشته: «لنگ چرا باز نمیشه عزیز». یعنی مثلاً لینک رو اشتباها نوشته لنگ. در جوابش نوشتم: «شاید بند کفشهات به هم گیر کرده».
با پوزش.
06 ژوئن 2021
شنبه، خرداد ۱۵، ۱۴۰۰
ضامن یا گوسفند – شهروند از نگاه دمکراسی و دیکتاتوری
نظام دمکراسی بر پایه ی مشارکت شهروندان استوار است. بر خلاف نظامهای دیکتاتوری که شهروندان را توده ای ناآگاه و گمراه می بینند که نیاز به رهبری دارند تا در همه ی عرصه های زندگی به جهتی خاص (و «درست») هدایت شوند، نظام دمکراسی مشارکت فعالانهی شهروندان را در همه ی عرصه ها ضامن بقای خود و سرزمین و فرهنگ آن سرزمین می داند. در نظام دمکراسی دولت و قانون مشروعیت خود را از (رای و خواست) شهروندان می گیرند، بر خلاف نظامهای دیکتاتوری که مشروعیت خود را از یک ایدئولوژی سیاسی یا دینی خاص می گیرند. مشارکت فعالانه ی شهروندان در حیات سیاسی نظامهای دمکراتیک امکان اصلاحات (رفرم) و حرکت و پویایی در همه عرصه ها را میسر می سازد. در صورتی که نظام های دیکتاتوری به دلیل بسته بودن شان با بن بست هایی مواجه می شوند که می تواند به سرعت و بسیار ناگهانی به فروپاشی کل نظام و کشور بیانجامد.
در نظام دمکراسی دولت ها و سیاستمداران مسئول اعمال شان شناخته می شوند و باید به شهروندان پاسخگو باشند. «ضامن» دانستن شهروندان به این معنی ست که در دمکراسی دولت با ضمانت شهروندان از طریق رای آنان روی کار آمده. مانند هر ضمانت دیگر، خرابکاری از سوی طرفی که ضمانت گرفته به ضرر ضامن تمام می شود و به رابطه ی طرفین صدمه میزند. ضامن دانستن شهروندان این واقعیت را در نظر می گیرد که اشتباهات دولت ها برای شهروندان هزینه در پی دارد. مثلا اگر سیاست های اشتباه دولت منجر به بیکاری یا جنگ شود. هزینه ای که شهروندان باید بخاطر خطاهای دولت بپردازند، باعث روی برگرداندن آنان از دولت می شود. و اگر سیاست های دولت های بعدی (یا سیاست های بعدی دولت) در صدد کاهش فشار از روی شهروندان و پاسخگویی به نیازهای آنان نباشد، شهروندان به مرور زمان از کل نظام سیاسی حاکم گریزان خواهند شد، چیزی که در همه نظامهای دیکتاتوری قابل مشاهده است. ضامن دانستن شهروندان به این معنی ست که در نظام دمکراسی، دولت ها خود را وامدار شهروندان می دانند، و نه طلبکار.
از خصوصیت های اصلی دمکراسی که باعث قدرت و ماندگاری اش شده، اعتبار قائل شدن برای شهروندان و باز گذاشتن درها به روی آنان می باشد. دمکراسی تنها نظام سیاسی ست که توانسته پاسخگوی نیاز و اشتیاق ذاتی بشر به فعالیت، پیشرفت، کنجکاوی، پرسشگری، استقلال و آزادی باشد.
پی نوشت: انگیزه نوشتن این یادداشت به این برمیگردد که امروز بطور اتفاقی به نظرم رسید که در زبان آلمانی کلمات «شهروند» (der Bürger) و «ضامن» (ضمانت کننده) (der Bürge) باید هم-ریشه باشند. هر چند که در جستجوی کوتاهی که در اینترنت کردم، اشاره ای به هم-خانواده بودن این دو کلمه ندیدم. ولی من بر حدسم می مانم. به دو دلیل: شباهت شدید بین این دو کلمه، و اینکه کلمه «ضامن» کاملا با دید دمکراسی نسبت به جایگاه و نقش شهروندان در نظام سیاسی مطابقت دارد.