یکشنبه، آبان ۲۳، ۱۴۰۰

فرهنگ قبیله ای و نگاه به "تابعیت"

طبق قانونی که در زمان رضاشاه وضع شده و تا به امروز اعتبار داشته است، ایرانیان اجازه ی ترک تابعیت ایرانی خود را ندارند. فقط چند کشور در دنیا چنین قانونی دارند و به اتباع خود اجازه ی ترک تابعیت نمی دهند. قابل توجه است که همه افرادی که پدر بیولوژیک شان «ایرانی» ست، ایرانی محسوب می شوند. برای نمونه پسری که محصول رابطه ی یک مرد ایرانی و یک زن خارجی ست و هیچگاه پدرش را ندیده و با او تماسی نداشته، بطور اتوماتیک از تابعیت ایرانی برخوردار می شود. فرزندان این پسر نیز ایرانی محسوب خواهند شد، و فرزندان پسران او نیز همینطور و الی آخر. 

چنین قانونی ناشی از تفکر قبیله ای ست که یکی از اجزای غالب ملغمه ی «ناسیونالیسم ایرانی» را تشکیل می دهد، در کشوری که در زمان وارد کردن ناسیونالیسم به خود، هنوز به شهرنشینی هم نرسیده بود. جالب است که حتی ایرانیانی که خود را «انترناسیونالیست» و مخالف مرزها می دانند، ترک تابعیت افراد ایرانی یا ایرانی الاصل را مذموم می شمارند و شدیداً با آن برخورد میکنند. حتی برای این جریانات اینکه یک فعال اپوزیسیون که به کشوری دیگر پناهنده شده، به سفارت برود و پاسپورت ایرانی بگیرد و به ایران رفت و آمد داشته باشد، قابل پذیرش تر است تا اینکه فردی بخواهد تابعیت ایرانی را خود پس بدهد. در چنین موردی نظرات و افکار نیستند که باعث واکنش منفی آنان می شود، بلکه احساسات قبیله ای که طبق آن تَرکِ قبیله «خیانت» محسوب می شود.

حتی در فرهنگ اجتماعیِ فاشیست ترین جامعه ای که تا کنون وجود داشته، یعنی آلمانِ دوران نازیها، ترکِ تابعیت منجر به بروز احساساتی چنین منفی نسبت به این پدیده نمیشده، چه در دوران قبل از نازیها چه در دوران پس از سقوط نازیسم. بسیاری ازآمریکایی ها و حتی انگلیسی ها اصلیتی  آلمانی دارند و خانواده شان جزو مهاجرین آلمانی بوده اند. در فرهنگ همه جوامع اروپایی، حتی اروپای شرقی ها که همیشه بخش بزرگی از شهروندان آمریکا و سایر کشورهای غربی را تشکیل می داده اند، ترک تابعیت پدیده ای جاافتاده و پذیرفته-شده بوده است. «ژرار دپاردیو» هنرپیشه ی معروف فرانسوی فقط به دلیل مخالفت با قانون جدیدی در فرانسه که ثروتمندان را مجبور به پرداخت مالیات بیشتر میکرد، در سال 2013 اعلام کرد که تابعیت کشور خود را پس خواهد داد و پس از فرار از فرانسه و ملاقاتی با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، تابعیت روسیه را دریافت کرد (ر.ش. به لینک در پایین). 

قانون ممنوعیت تَرکِ تابعیت در ایران و بسیاری از قوانین مُشابه و کاستی های دیگر را نمیتوان با پدیده هایی مدرن مانند ناسیونالیسم، «میهن پرستی» یا حتی «دین پرستی» توضیح داد. چندین میلیون مهاجر و پناهنده ی افغانی در ایران از داشتن هرگونه مدرک رسمی، از شناسنامه گرفته تا گواهی رانندگی، از حق تحصیل و حتی از حق دفن شدن در گورستانهای عادی پس از مرگ، محروم هستند، چه برسد به حق تقاضا دادن برای دریافت تابعیت ایرانی. ولی همین افراد که آنان را قانوناً از همه چیز محروم کرده اند، آنقدر برای رژیم قابل اعتمادند که بسیاری از آنها را بطور رسمی به خدمت ارتشِ سپاه و بسیج می گیرند، بویژه برای عملیات در کشورهای دیگر منطقه. چنین مسائلی را نمیتوان با بکارگیری ذهنیتی اروپایی (یا چینی یا ژاپنی!) بررسی کرد. زن ایرانی در صورت ازدواج با مردی افغانی تابعیت ایرانی خود را از دست می دهد و مانند مهاجرین افغانی ساکن ایران از همه ی حقوقی که برای ایرانیان وجود دارد، محروم می شود (ر.ش. به لینک در پایین). یکی از زنان آشنای ایرانی ام که شوهری تُرک دارد و در سنین نوجوانی برای تحصیل به آلمان مهاجرت کرده بوده، تعریف میکرد که وقتی به سفارت ایران رفته بود تا برای ازدواج با مردی خارجی اجازه ی رسمی-دولتی دریافت کند، کارمندان سفارت در آلمان بسیار بَد و توهین آمیز با او برخورد کرده بودند و حتی یکی از کارمندان مرد به او گفته بود: «یعنی بهتر از تُرک پیدا نمیشد که رفتی این رو انتخاب کردی؟!» هفته ها آنها را دوانده بودند تا آخرش حاضر شده بودند به آن خانم اجازه ی رسمی ازدواج با مردی مسلمان و مسلمان-الاصل را بدهند. 

با توجه به قوانین وحشیانه و ضدانسانی ای که در ایران وجود دارد، مانند قصاص و سنگسار و ممنوعیت آزادی بیان و ارتباطات و پوشش و خوراک و نوشیدنی و غیره، شاید پرداختن به قانون ممنوعیت تَرکِ تابعیت بی-اهمیت به نظر برسد. مسلماً این موضوعی قابل اهمیت برای افرادی که در ایران زندگی میکنند، نیست. ولی برای نسل هایی که در کشورهای دیگر به دنیا آمده اند یا بزرگ شده اند موضوع مهمی ست، هر چند که بسیاری از آنان از وجود چنین قانونی اطلاع ندارند. 

پی نوشت:

جالب است که کلمه ی «جنسیت» در زبان عربی به معنی «ملیت» یا «تابعیت» (شهروند کشوری بودن) است. احتمالا افرادی که این کلمه را به عنوان معادل کنونی فارسی آن برگزیده بودند (مونث، مذکر، خنثی بودن)، مقصودشان بیان این نکته بوده که تعلق ملی و "تابعیت ملیتی" پدیده ای "خدادادی" مانند مونث یا مذکر بودن است و به هیچوجه قابل تغییر نیست. در آن زمان نمی دانستند که روزی نه چندان دور انسان ها قادر خواهند بود حتی جنسیت بیولوژیک شان را تغییر دهند. 

دوشنبه، 15 نوامبر 2021، ساعت 22:00 به وقت آلمان


منابع:


در رابطه با مشکلات حقوقی مهاجرین افغانی در ایران و زنان ایرانی که با مردان افغانی ازدواج میکنند؛ مطلبی بسیار خوب و کامل در بی بی سی فارسی با عنوان «داستان ازدواج زن ایرانی با مرد افغان»: 

https://www.bbc.com/persian/iran/2011/05/110525_l21_married_iranian_women_afghan_men


مطلبی به زبان انگلیسی در سی ان ان، در رابطه با ترک تابعیت «ژرار دپاردیو»: 

https://edition.cnn.com/2013/01/03/world/europe/russia-depardieu-citizenship/index.html


14 نوامبر 2021 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر