دوشنبه، مرداد ۱۰، ۱۴۰۱

پدیده ی عجیبِ "صاحبنظرانِ بدونِ نظر"


اگر نظری ندارید، نداشته باشید. مهم نیست. خجالت نکشید. ولی بدانید خیلی ها منتظرند ببینند شما چه مواقعی و در چه زمینه هایی نظر، نظرات و حتی نظریه هایی پیدا میکنید و آن را تبلیغ میکنید. شاید از خودتان یا از دیگران بپرسید چرا. دلیلش بسیار ساده است. آن هم اینکه ماشاالله (یا حتی گاهی استغفرالله) در همه عرصه های حیات سیاسی و اجتماعی جامعه و جوامع دنیا و کل دنیا، خود را همیشه نه تنها بسیار صاحب نظر، بلکه بسیار صاحب جایگاههایی ویژه (مانند رهبران اپوزیسیون و رهبران جنبشهای اجتماعی و متفکرین و متخصصین دنیای هنر) میدانید. بنابراین بسیار عادی و طبیعی است که دیگران که صاحب چنین جایگاهی نیستند، بخواهند ببینند آنها که چنان ادعاهایی دارند، چگونه می اندیشند و بدنبال چه راهکارهایی هستند. هر چه نباشد، بالاخره ما نیز حداقل دهه ای یکبار بر اثر تبلیغات و امثالهم مشتاق میشویم در تظاهراتهای شما شرکت کنیم. خواهشمندم فکر نکنید که "مخاطبینِ" (مثلاً!) این نوشته فقط نیروها و جریانات سیاسی و اجتماعی یا صنفیِ ایرانیِ خارج از کشور هستند. نه، جریاناتِ مشابه در همه کشورهای دنیا چنین وضعیتی دارند و همه منتظر وعده و وعیدهای آنان، حداقل در حمایت از چیزهایی که خودشان ادعایش را داشتند، میباشند. به هر صورت، خواهشمندم فکر نکنید (یا چنین توهمی نداشته باشید) که اوضاع دنیا بسیار خوب میباشد و فقط در کشور خودتان زیاد جالب نمیباشد. و با سابقه و کارنامه سیاسی ای که تقریباً همگی دارید، بهتر میباشد خودتان ابتکار عمل داشته و مجدداً و مکرراً گول شعارهای دیگران را نخورید. شعارهایی از قبیل "اپوزیسیون، اکنون نوبتِ تو فرا رسیده است و میتوانی برخیزی و پرچم کشته شدگان را به عنوان رهبرِ آنان از زمین برداری" (یا حتی بدزدی! هه هه هه! تاریخ چند بار تکرار میشود؟! هر دفعه کمدی تر و خنده دارتر؟!). (با پوزش.) 


31 جولای 2022، آلمان، (ساعتش به شما مربوط نیست، هر چند یکشنبه میباشد. هه هه هه!). 


(تاریخ انتشار در این وبلاگ: یکم اگوست 2022) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر