یکشنبه، خرداد ۱۵، ۱۴۰۱

آقا، اجازه! بالاخره چرت-و-پرت بگوییم یا نگوییم؟!


امروز یک مقاله خواندم در سایت وزینِ خارج از کشوریِ مستقلِ وابسته به بخشی از اپوزیسیون (یعنی نیروهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران)، "ایران امروز" که بسیاری از دست-اندرکارانش در آلمان زندگی میکنند. عنوان (یا تیتر) مقاله بود: "جامعه شناسی «مفت گویی» در ایران!" خوشبختانه مقاله ای کوتاه بود و تنها فایده اش نوعی تمرین بود برای نویسنده ی آن مقاله و خوانندگان آن در کوتاه-نویسی. محتوای مقاله و پیامش هم بسیار کوتاه-تر از متن بود، و واقعاً فقط همین بود: مفت-گویی، پُرگویی، چرت-و- پرت-گویی، اتهام-زنی بدون مدرک، تئوریهای بدون هیچ پایه ی علمی، نقل منبع و سند و دلایل در نوشته ها و امثالهم هیچکدام مهم نیست. از فضای جالب و فوق-العاده ی کنونی استفاده کنید و تا میتوانید چرت-و-پرت بگویید. البته خود نویسنده سعی کرده بود در نقشِ یک محقق و متخصص مسائل اجتماعی به تشویق (و حتی دعوت) خود از دیگران به چرت-و-پرت-گویی هاله ای علمی ببخشد، آن هم فقط از طریق ذکر این جمله ی آماری که "68درصد مردم ایران چیزی از علم سرشان نمیشود" (نقل به مضمون).

ببخشید که تفاسیر من طولانی-تر از محتوا و پیام آن مقاله شد که تمام آن را میشد در یک جمله خلاصه کرد و تازه به آن هاله ای ناسیونالیستی و نژادی و اتحادپرستانه هم داد، آن هم از طریق بیانِ این ضرب-المثلِ مورد استفاده ی همه ایرانیان با زبانِ شیرینِ فارسی (حتی بدون مطرح کردن "بحث شیرین لواط"؛ ببخشید که دو کلمه از این سه کلمه عربی بود!) که "هر چه دل تنگت میخواهد، بگو!" 


پنجم ماه ژوئن 2022، ساعت: یک ساعت و پنج دقیقه گذشته از ساعت یازده شب قبل (مثلاً!)، به وقت آلمان. 


(تاریخ انتشار در این وبلاگ: پنجم ماه ژوئن 2022) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر