شنبه، فروردین ۱۴، ۱۴۰۰

شباهت میتواند عین حماقت بی نهایت نسبی باشد!

 بسیاری از مردم دنیا یا فرهنگهای دنیا از بسیاری جنبه ها شبیه به نظر می رسند. شاید یکی از گویاترین نمونه ها «ازدواج» باشد. ازدواج یکی از مواردی ست که تقریباً در همه ی نقاط دنیا بسیار شبیه به نظر می رسد. ولی خب، همانطور که اکثر ما ایرانی ها یا ایرانی الاصل ها میدانیم، اصلأ چنین نیست. از رسم و رسوم پیدا کردن کاندیداهای ازدواج گرفته تا انتخاب یکی از آنان و مراسم و رسوم گوناگون نامزدی ( که از نظر سِنی هم بسیار متفاوت هستند) و جشن‌های نهایی ازدواج، اگر کمی بی‌طرفانه نگاه کنیم، می بینیم که در فرهنگ های گوناگون پدیده ی ازدواج نه تنها معناهایی متفاوت دارد، بلکه هیچگونه شباهت واقعی در این مورد بین فرهنگ های مختلف وجود ندارد. 

نکته ای بسیار جالب و احمقانه، شباهت های زبانی یا «بیانی» در فرهنگ های متفاوت می باشد. مثلاً جمله ی «من میخواهم با تو (یا مودبانه تر: با شخص شما) ازدواج کنم!»، شاید تقریباً در همه ی دنیا احساساتی بسیار مشابه در انسان ها ایجاد کند. ولی همانطور که ما ایرانی ها یا ایرانی الاصل ها می دانیم، این جمله ی جالب (و حتتی در بسیاری مواقع احمقانه!) معانی بسیار متفاوتی دارد که خیلی‌ ها ترجیح می دهند تا آخر عمرشان هم به روی خودشان نیاورند. مثلاً در خیلی موارد این جمله ی شاید بسیار رمانتیک به این معنی باشد که من قصد دارم تا آخر عمر شخص شخیص شما را (حالا به هر دلیل) از طرق گوناگون بگایم! در بسیاری موارد این جمله ی مثلاً رمانتیک این معنی را دارد که بنده میخواهم حداقل نصف وظایف روزانه و کارهای روزمره ی خود را با شخص شخیص شما تقسیم کنم. و و و ... 

خلاصه، زبان پدیده ای نیست که بتوان به راحتی معنی کلمات و جملاتش را کشف کرد، چه برسد به نامزدها یا کاندیداهای «ازدواج» بعدی را! (هه هه هه!)


(فوریه 2021)


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر