پنجشنبه، شهریور ۱۸، ۱۴۰۰

انتقام و انتحار بجای انتقاد و رقابت

طنزپردازی گفته بود ایرانی اگر می رود مغازه باز می کند، و خیلی وقتها مغازه اش را حتی درست بغل مغازه ی یک ایرانی دیگر تاسیس می کند، هدفش بهبود اقتصادی وضعیت خودش نیست، هدف اصلی اش ورشکسته کردن رقیب است. در جامعه ایرانی این یک مشکل شخصی نیست، یک معضل فرهنگی ست که باعث سقوط همه جانبه ی آن جامعه شده.

لازمه ی بهبود و سازندگی شناختن ضعف ها و نقص های خود است. بر خلاف جوامع غربی فرهنگ انتقاد هیچگاه در جامعه ی ایرانی وجود نداشته، و بر اثر پیشرفتهای پُرسرعت سایر نقاط دنیا در همین یکی دو قرن اخیر به شکل وارداتی وارد ایران شده است. ولی از آنجا که در فرهنگ ایرانی هدف اصلی انتقام است تا بهبود، حتی تا حد انتحار و به نابودی کشاندن خود، جامعه ایرانی هنوز نتوانسته فرهنگ انتقادپذیری را در خود پرورش دهد. در حالی که در جوامع غربی اکثر روشنفکران جامعه ی خود را به شدت مورد نقد و انتقاد قرار می دادند (حتی متفکرانی چون نیچه، چه برسد به روشنفکرانی چون ولتر) و از هر خارجی ای بیشتر بد و بیراه به جامعه ی خود می گفتند و تازه از طرف پادشاهان و کلیسا که دائما به آن حمله‌ور میشدند مورد حمایت هم قرار می‌گرفتند، در فرهنگ ایرانی هنوز هم انتقاد را به معنای دشمنی و نفرت برداشت می کنند و برخوردشان هم دقیقا مطابق با برداشت شان است و باعث واکنش های خصم آمیز و نفرت‌پراکن آنان می شود. 

فرهنگ انتقام و تخریب و انتحار در جامعه ایرانی در همه عرصه های زندگی دیده و به شدت حس می شود، از روابط شخصی و حتی خانوادگی گرفته تا عدم پذیرش همکاری در درون احزاب و سازمانهای سیاسی اپوزیسیون که منجر به نابودی آنان شده. چندی ست به این نتیجه رسیده ام که حتی انقلاب اسلامی 1357 در ایران نتیجه ی حس انتقام بسیاری اقشار ایرانی از قشر بالاتر و مدرن جامعه ی خودشان و از کشورهای پیشرفته تر و مدرن دنیا بوده. روند رو به زوال جامعه ایرانی را در خارج از کشور نیز میتوان به طور واضح دید. نزول سطح دانش و بحث ها، مصرف تولیدات فرهنگی بسیار نازل (که اکثرا در ج.ا. ایران تولید شده اند)، کاهش افراطی میزان مطالعه، فاصله گرفتن افراطی از "جامعه میزبان" و حتی از ایرانیان "غیرخودی"، همه نشانه هایی از زوال و سقوط اند.

در پایان، برای اینکه کمی از این فضای تیره و تار دربیاییم (یا دربیایم؛ هر طور مایلید)، شعری از "سردار سازندگی" ایران در 43 سال اخیر را در اینجا می آورم:

میرم مدرسه، میرم مدرسه،
جیبام پُر تخمه و پِسته،
فکرم همه ش دنبال چاقو و تفنگ و موشک و "هسته"!

با احترام،

09 سپتامبر 2021


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر