یکشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۴۰۳

از دویدن تا دویدن ...


اکثر ما خیلی وقتها این احساس را داریم که جای خیلی چیزها در زندگیمان خالی ست و بیشتر وقتمان صرف دویدن بدنبال پول و رفاه میشود. صبح سر کار میرویم، عصر به خانه برمیگردیم، و چند ساعت بیشتر در روز وقت برایمان باقی نمیماند که آن هم بخش بزرگی ش صرف خرید و کارهای خانه و نظافت و آراستن خودمان و خانه مان میشود. ما در این زمینه هنوز نسبت به دورانهای ماقبل تاریخ چندان فرقی نکرده ایم. فرق بزرگ در دستاوردهای دویدن مان است: زندگی بسیار آسانتر و راحتتر، و رفاه. آری، در گذشته های دور ما تمام روز و هفته و ماه و سال بدنبال یکسری میوه جات و حیوانات می دویدیم، و حتی جای خواب نداشتیم، و خطرات زیادی ما را دائماً تهدید میکردند، از خطر مرگ ناگهانی گرفته تا خطر ناقص شدن و انواع بیماریها. نه سواد داشتیم، نه کتاب، نه فیلم، نه هنر، نه فلسفه، و نه سخنانی عذاب-آور و حسرت-آور مانند شعر این شاعر گرامی که توصیه کرده بود: «کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم» (سهراب سپهری)، و یا در جایی دیگر فرموده بود: «مرد بقال از من پرسيد: چند من خربزه می خواهی؟ من از او پرسيدم: دل خوش سيری چند؟» به هر صورت، خدا همه رفتگان را بیامرزد و ما را از هرگونه عقب-گرد در امان نگاه دارد... 


(یکم ماه می 2024) 

تاریخ انتشار در این وبلاگ: 05 می 2024 



عکس: اثری از کلود مونه، 1873 

The Poppy Field near Argenteuil, 1873 by Claude Monet


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر