جمعه، خرداد ۰۵، ۱۴۰۲

سعی برای حمله فیزیکی مجدد به من در شهر کلن


امروز، جمعه 19 می 2023، ساعت 17:30 رفته بودم "بورگر کینگ" واقع در خیابان "اهرنفلد گورتل"  چند قدم قبل از خیابان "فنلوئر اشتراسه" و حدود صدمتر مانده به پاسگاه بزرگ پلیس در "فنلوئر اشتراسه" و در نزدیکی مسجد بزرگ کلن، غذا بخورم و حدود یک ساعت آنجا بودم. درست وقتی تصمیم گرفته بودم آن رستوران فست-فود را ترک کنم، حدود ساعت 18:10، دیدم دو مرد جوان ایرانی وارد شدند، با تلفن موبایل در دست، و درست روبروی میزی که من پشت آن نشسته بودم، در دو متری من ایستادند و همانطور که به من نگاه میکردند، با یکدیگر و با موبایل شان به فارسی حرف میزدند. یعنی بجای اینکه بعد از ورود بروند جلوی صندوق یا پشت اتوماتهای مربوطه منوی غذاها را نگاه کنند یا سفارش دهند، آمده بودند درست جلوی من با رفتاری بسیار مشکوک و تهدیدآمیز. در آنجا فقط چند نفر به غیر از من و آن دو نفر بودند، و همگی از شهروندان ترکیه یا ترکیه ای-الاصل. کارکنان رستوران هم همینطور. راه خروج از رستوران از پارکینگ که خیلی خلوت بود، میگذشت. دیدم تنها کاری که میتوانم بکنم، این است که سریعا به حیاط بیرون رستوران که در خیابان اصلی ست بروم و قبل از حرکت شرایط را بسنجم. رفتم بیرون و نشستم پشت یک میز و یک سیگار هم روشن کردم. دیدم دو مرد جوان ایرانی دیگر درست بغل میزهای بیرونی رستوران داشتند با موبایل در دست و با علائمی مشکوک با همدیگر حرفهایی رد و بدل میکردند و هر دو عین آن دو نفر داخل رستوران خیلی تهدیدآمیز به من نگاه میکردند. پشت سرم را نگاه کردم، دیدم یک ماشین سیاه (مدلش را متوجه نشدم) درست راه خروجی از رستوران را که از پارکینگ میگذشت، بند آورده و دو مرد جوان ایرانی داخل آن هستند. یکی شان پشت فرمان نشسته بود، و دومی بیرون از ماشین بود، ولی سرش را تا کمر کرده بود تو ماشین و داشتند با هم با صدای نسبتا بلند فارسی حرف میزدند. آن یکی که نصفش داخل ماشین بود و نصفش خارج از ماشین، لباس ورزشی سیاه-رنگ بر تن داشت. به فکرم رسید که از پلاک ماشین شان با موبایلم عکس بگیرم. ولی در همان آن، آن دو نفر که در خیابان بودند، به هم گفتند "خراب شد" و سریعا آنجا را ترک کردند. یکی شان به سمت "فنلوئر اشتراسه"، آن دیگری در مسیر بر عکس، هر دو پیاده. تا دوباره رویم را برگردانم که آن دو نفر با ماشین را و پلاک ماشین را چک کنم، دیدم آن ماشین هم که راه خروجی را بند آورده بود، همزمان با آن دو نفر که در خیابان ایستاده بودند، در رفته است. صدای گاز دادن ماشین شان هنوز می آمد. این وقایع در عرض دو-سه دقیقه رخ داد. آن دو هم که در داخل رستوران بودند، وقتی دیدند این اتفاقات افتاد، رفتند برای خودشان یک نوشیدنی که بر خلاف غذا سریع به آدم میدهند، سفارش دادند و نشستند داخل رستوران به نوشیدنی نوشیدن، انگار نه انگار. نشستند پشت اولین میز جلوی صندوقها، میز دونفره، روبروی توالت، چسبیده به پنجره تمام-قد رستوران به سمت خیابان اصلی و حیاط رستوران. یعنی از خیابان اصلی کاملا دیده میشدند. من هم در حیاط رستوران، در خیابان اصلی، دو میز قبل از آنها نشسته بودم. یکی شان پشتش به من بود و طوری نشسته بود که صورت آن یکی را که روبرویش، به سمت من، نشسته بود نتوانم ببینم. 

چند دقیقه بعد از ناپدید شدن آن ماشین و دو سرنشین اش و آن دو نفر که در چند متری آن ماشین در خیابان اصلی ایستاده بودند، حدود ساعت 18:20 رستوران را ترک کردم و رفتم کمی در خیابان "فنلوئر اشتراسه" در مسیرهای مختلف قدم زدم و چند بار هم از جلوی پاسگاه پلیس رد شدم که یکوقت شغل شان را فراموش نکنند. 

به هر صورت، خدا خیرتان بدهد، اگر کسی در حال گذر، چه پیاده و چه با ماشین، تاکسی یا قطار شهری (اشتراسنبان) از آنجا در آن مدت گذشته و افرادی را که نشانی شان را تاحدودی دادم دیده (یا فکر میکند شاید دیده باشد!!!) حتماً به پلیس یا حداقل به خودم خبر دهید. ممنون. 


(آزاده سپهری، جمعه 19 ماه می 2023، ساعت یازده شب، شهر کلن، آلمان) 


تاریخ انتشار در این وبلاگ: جمعه، 26 می 2023 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر