پنجشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۴

آیا چیزی با ارزش تر از آزادی وجود دارد؟



شاید هیچ چیز نتواند به اندازه آزادی باعث ایجاد حس خوشبختی‌، خشنودی و رضایت در انسان شود. برای همین هم در طول تاریخ بشر همواره شاهد نبرد، انقلاب، شورش و مبارزه برای رسیدن به آزادی بوده ایم.

واقعا چه چیز میتواند آدم را بیشتر از زندگی‌ آزادانه خشنود کند؟ خیلی‌‌ها مثلا وقتی‌ خبر خودکشی‌ فردی ثروتمند را میشنوند، با خود فکر میکنند: "این دیگه چرا؟ این که وضعش خوب بود و مشکلی‌ نداشت!" ولی‌ همانگونه که ضرب‌المثلی معروف می‌گوید، پول انسان را خوشبخت نمیکند. در واقع ثروت و رفاه به تنهایی نمیتوانند انسان را خوشبخت کنند. برای نمونه طرف ثروتمند است، ولی‌ نمی تواند روابط دوستانه، عشقی‌ و اجتماعی خود را آزادانه انتخاب کند. گویا‌ترین نمونه آن، خانواده‌های سلطنتی هستند. ولی‌ این در مورد خیلی‌‌ از افراد ثروتمند دیگر هم صدق می‌کند.

و یا آدم کار خوب و پر درآمد داشته باشد، ولی‌ مجبور باشد از خیلی‌ از آزادی‌ها در زندگی‌‌اش بگذرد. این کار و درآمد به چه درد می‌‌خورد، وقتی‌ که نتواند باعث ایجاد حس رضایت و شادی در آدم شود؟!

روابط خانوادگی، عشقی‌ و دوستانه میتوانند بسیار زیبا باشند و حس دلگرمی‌ به آدم بدهند. ولی‌ همین روابط اگر بخواهند آزادی آدم را سلب کنند، دیگر ارزشی ندارند. برای همین هم هست که خیلی‌ از افرادی که برای نمونه از سوی خانواده تحت فشار هستند، از خانه فرار میکنند و یا با خانواده شان قطع رابطه میکنند.

قدر آزادی را باید دانست و برای رسیدن به آن تلاش کرد. و بدانیم همان قدر که ما آزادی را دوست داریم، دیگران هم دارند. سعی‌ کنیم باعث محدود کردن آزادی دیگران نشویم. این خود تلاشی ست برای رسیدن به یک جامعه بهتر و آزاد تر.


می 2010

 .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر