شعری از نجمه زارع
پشت دیوار همین کوچه
به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و
... هوارم بزنید
باد هم آگهی مرگ مرا
خواهد برد
بنویسید که: "بد
بودم" و جارم بزنید
من از آیین شما سیر
شدم ... سیر شدم
پنجه در هر چه که من
واهمه دارم بزنید
دست هایم چقدر بود و
به دریا نرسید؟!
خبر مرگ مرا طعنه به
یارم بزنید
آی آنها! که به بی
برگی من می خندید!
مرد باشید و ...
بیایید ... و ... کنارم بزنید
نجمه زارع در سال
1361 در کازرون به دنیا آمده بود و در سن 23 سالگی درگذشت.
اگوست 2011
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر