فیلم کمدی جدید وودی
آلن، "نیمه شب در پاریس"، یه صحنه داره که خیلی جالبه. یه نویسنده از
همینگوی خواهش میکنه که رمانش رو بخونه و درباره ش نظر بده. همینگوی رد میکنه و
میگه من از رمانت بدم میاد. نویسنده می پرسه چطور؟ شما که هنوز نخوندیش! همینگوی
میگه اگه رمانت رو بخونم و بد باشه، کفری میشم! اگه هم خوب باشه، ناراحت میشم، چون
حس حسادتم میزنه بالا!
(اشاره:
فکر کنم این صحنه ساخته و پرداخته ذهن کارگردان باشه و واقعا اتفاق نیفتاده باشه.
البته حدسم اینه، مطمئن نیستم.)
سپتامبر 2011
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر