نشسته بودند توی
اتوبوس. دو دقیقه بین شان سکوت افتاده بود. یکی شان که اصلا تحمل سکوت را نداشت،
سوال همیشگی اش را تکرار کرد:
- به چی فکر می کنی؟
آن یکی که همیشه از
این سوال کفری می شد، جواب داد:
- به کون امام خمینی!
طرف یا دو زاری اش
نیفتاد و یا خودش را به آن راه زد:
- که چی؟
- فکر کنم خیلی کون گشاد بوده!
- چرا؟
- آخه گفته بود اقتصاد مال خره!
- خب چه ربطی داره؟
- آخه کار پایه ی اقتصاد رو
تشکیل میده. کسی که اقتصاد رو مال خر میدونه، حتما کار رو هم مال خر میدونه دیگه!
- آهان.
با خودش فکر کرد این
دفعه هم همه چیز به خوبی گذشت. این بابا دست از سر افکار ما هم بر نمی داره. معلوم
نیست دیگه چقدر بتونم تحمل کنم!
مارچ 2011
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر