سه‌شنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۴

آندره ی کورکف و کشف مجدد «کمونیسم»



در بین نویسندگانی که می شناسم، آندره ی کورکف اولین کسی بود که در رمانهایش واقعیاتی وحشتناک و تلخ را از زاویه دید ناظری بی تفاوت با طنزی انسانی بازتاب میداد. علاوه بر این دو ویژگی، سرعت وقایع در رمانهای کورکف قابل مقایسه با سرعت فیلمهای اکشن هالیوودی ست، که این نیز آثارش را بسیار جذاب و پُرکشش میکند. اکنون نویسندگان بسیاری به سبک کورکف می نویسند، ولی آنچه کورکف را همچنان از سایرین متفاوت میکند، این است که علیرغم فاصله اش از وقایع و شخصیتهای رمانش با آنان همدردی نشان میدهد.

بر رمانهای اولیه کورکف فضایی نسبتا بی رنگ حاکم بود. از سال 2004 فضای رمانهای او به مرور شادتر شد. در رمان «شیرفروش در شب» که در سال 2007 منتشر شده، برای اولین بار امید وارد رمانهای او می شود. متاسفانه این تغییر روحیه ناشی از اتفاقات مثبت در زندگی کورکف نیست، بلکه ناشی از روی آوردن مجدد او به «سوسیالیسم واقعا موجود» و امیدش به برپایی دوباره ی نظامهایی چون شوروی سابق است.

در رمان «مامور واقعی کنترل خلق» که به زبان اصلی در سال 2007 نوشته شده، کورکف از نظام «سوسیالیستی» شوروی سابق دفاع میکند و اینگونه نشان میدهد که گویا انسانهای فاسد مسئول جنایات در آن نظام بوده اند، وگرنه خود نظام هیچ اشکالی نداشته. در رمان «باغبانِ اوچاکف» که در سال 2010 منتشر شده، او پیگرد و اعدام مخالفین سیاسی در شوروی سابق را انکار میکند و اینگونه وانمود میکند که در آن دوران فقط مجرمین جنایی تحت پیگرد و مجازات قرار می گرفته اند.

موفقیت آندره ی کورکف بیش از هر چیز به این خاطر بود که او مانند داستایفسکی سعی داشت خود را در آثارش جای همه انسانها بگذارد و ضعفها، نقائص و اشتباهات آنان را درک کند. بزرگترین دستاورد او این بود که در آثارش به درستی نشان میداد چگونه موقعیت هایی خاص انسانها را به اعمالی خاص ترغیب میکنند و بر آنها و روند زندگی شان تاثیر میگذارند. شعله ور شدن مجدد عشق کورکف به «کمونیسم»، از دست دادن عشق و اعتماد او به انسانها را در پی داشته است. اینکه آیا خوانندگان بتوانند به آثار جدید او نیز عشق بورزند و اعتماد کنند، سوالی ست که پاسخش در گرو زمان است.

ژانویه 2014


آندره ی کورکف در ویکی پدیای انگلیسی


.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر