جمعه، تیر ۱۹، ۱۳۹۴

واقعیتی دردآور، سناریویی خنده آور!



کارگردان تئاتر هم نشدیم که بتونیم این سناریوهای زیبا و کمدیِ خدادادی را رو کاغذ بیاریم! داشتم در یک سایت وزین ایرانیان خارج از کشور بخش نظرات زیر یک مطلب را میخواندم که به خودم بابت تمام استعدادهای نداشته ام لعنت فرستادم!

خانمی آمده یک مطلب در این سایت وزین نوشته که در آن کلمه کُس را هم به کار برده. دو سه مرد اول اعتراض کرده اند که این چه کاری ست. بعد یک مرد آمده و شروع کرده کلمه ی کُس را از نظر زبان شناسی تجزیه و تحلیل کردن. از اینجاست که قضیه برای همسر خانم نویسنده خطرناک تلقی شده. ایشان برای جلوگیری از بروز احساسات شهوانی آقایون نظر دهنده و گیر دادن به همسرشان، یکهو وارد گفتگو شده اند و با ذکر اینکه خانم نویسنده همسر ایشان هستند و سر نکاتی در مطلب ایشان با یکدیگر بحث داشته اند، سخن سر داده اند. در واقع کامنتی دست و پا کرده اند فقط با این هدف که به خوانندگان مرد حالی کنند که خانم نویسنده صاحب دارد و صاحبش حی و حاضر در آنجاست که حواسشان باشد پایشان را از گلیم شان درازتر نکنند. اتفاقا شیوه اش اثر هم کرده.

این هم وضعیت زنان روشنفکر و فمینیست ماست  که هنوز هم استقلال شخصیتی ندارند و بدون صاحب  نمی توانند (یا به خودشان اجازه نمیدهند) حتی در فضای مجازی آزادانه رفتار کنند.

واقعیتی دردناک، سناریویی بسیار خنده دار!


فوریه 2013
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر