جمعه، تیر ۱۹، ۱۳۹۴

اشعار طنز سکسی یک زن ایرانی در هزار سال پیش



با اینکه این نوع اشعار را نمی پسندم، ولی چند شعر از مهستی گنجه ای را اینجا میگذارم که نشان می دهد حدود هزار سال پیش در ایران زنان چه جایگاهی می توانسته اند داشته باشند و شاعران چه آزادی ای در بیان می توانسته اند داشته باشند.


کُس چاه عقیقی ست پناهی دهدت
وز بالش نقره تکیه گاهی دهدت
نُه نقطه سیماب چو ریزی در وی
نُه ماه شود چهارده ماهی دهدت


پیوسته مرا به کیر فرمان نبود
همچو کس تو فرخ انبان نبود
از پشم غراره کردن آسان باشد
از باد مناره کردن آسان نبود


در هجو شوهرش، پورخطیب گنجه:

من مهستی ام، بر همه خوبان شده طاق
مشهور به حُسن در خراسان و عراق
ای پورخطیب گنجه، کونت چو رواق
نان باید و گوشت و کیر، ورنه سه طلاق


آن ترک پسر که من ندیدم سیرش
باشد که زبر باشد و من باشم زیرش
هان ای پسر خطیب تا صلح کنیم
تو با کونش بساز و من با کیرش


هجو فصاد (هجام):
فصاد جهود بد رگ کافر کیش
آن کُند زبان که تیز دارد سر نیش
گفتم که رگم تنگ بزن همچو کسم
نشنید و فراخ زد چو کون زن خویش


هجو قاضی:
قاضی چو زنش حامله شد زار گریست
گفتا ز سر کینه که این واقعه چیست
من پیرم و کیر من نمی خیزد هیچ
این قحبه نه مریم است این بچه ز کیست


هجو تخم مرغ باز:
یک خوش پسری به خایه بازی سرمست
آمد بر کون من یکی خایه به دست
گفتا که بدین کون دو صد سر شکنم
یک سر زدمش به کون خالی برگشت


هجو عامل خراج:
گفتی که مرا بی تو بسی غمخواره است
بی رشوت و پاره (*) از توام صد چاره است
گر رشوه طلب کنی مرا کون پاره است
ور پاره (*) طلب کنی مرا کس پاره است

(پاره = مزد)


توضیح: "از تاریخ ولادت و وفات مهستی گنجه ای روایات گوناگونی در دست است. برخی او را از شعرای عهد غزنویان و برخی نیز از شعرای عهد سلجوقیان دانسته اند. بنا به روایات موجود، ولادت او بین سالهای 378 تا 490 هجری قمری بوده است." در ویکی پدیای فارسی تاریخ وفات مهستی گنجه ای 576 هجری قمری ذکر شده.


ژانویه 2013
.

۱ نظر:

  1. یعنی از این شعر بهتر نبود در قدیم . که به استناد به چنین شعری میخواین قدمت فرهنگ و ادب این مملکت رو نشون بدین !؟

    پاسخحذف